ارتباط پنهانی زن جوان و پیرمرد ۷۶ ساله به جنایت ختم شد | کشف جسد شوهر ۳۲ ساله با آثار خفگی
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۹۹۴۶۸
به گزارش همشهری آنلاین، این قتل اواسط سال ۹۷ در یکی از محلههای بندرعباس اتفاق افتاد. آن روز به پلیس خبر رسید که مرد جوانی در حیاط خانهاش به قتل رسیده است. بلافاصله تیم بررسی صحنه قتل خود را به محل کشف جسد رساند. مقتول مردی ۳۲ساله بود که براثر خفگی جان باخته بود. همسرش میگفت وقتی شوهرش به تنهایی در خانه بوده این بلا بر سرش آمده و نمیداند چهکسی شوهرش را کشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحقیقات میدانی از همسایهها نشان میداد که آنها هیچکسی را هنگام ورود یا خروج از خانه مقتول ندیدهاند. با وجود این آنها مدعی بودند که مقتول و همسرش مدتها بود که با یکدیگر اختلاف داشتند و گاهی این اختلافات به درگیری کشیده میشد. در این شرایط بود که انگشت اتهام بهسوی همسر مقتول گرفته شد. مأموران پس از چند روز تحت نظر قراردادن وی بهطور نامحسوس، او را احضار کردند و تحت بازجویی قرار دادند.
زن جوان هرچند ابتدا وانمود میکرد که از ماجرای قتل شوهرش بیاطلاع است، اما وقتی بازجوییها از او ادامه پیدا کرد در اعترافاتی هولناک مدعی شد که با همدستی مردی دستفروش شوهرش را به قتل رسانده است.
او گفت: من و شوهرم با وجود داشتن دختری خردسال، اختلافات زیادی با یکدیگر داشتیم و هر روز کارمان دعوا و درگیری بود. من خیلی تلاش کردم تا مشکلاتمان برطرف شود و زندگی با شوهرم را تحمل میکردم اما یک روز که خیلی درگیریهایمان بالا گرفته بود از مرد دستفروشی که با او در ارتباط بودم، خواستم شوهرم را بکشد. او هم وارد خانهمان شد و او را خفه کرد و گریخت.
دستگیری مرد دستفروشدستفروشی که این زن از او صحبت میکرد مردی ۷۶ساله بود که بهصورت دورهگرد لباس میفروخت. مأموران با اطلاعاتی که زن جوان در اختیارشان قرار داده بود پاتوقهای دستفروش را تحت نظر گرفتند و چند روز بعد موفق شدند او را دستگیر کنند. این مرد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت نتوانست حضورش در محل جنایت را انکار کند اما گفت او مرتکب قتل نشده و وقتی به محل حادثه رسیده بود مقتول روی زمین افتاده بود.
این مرد در جریان تحقیقات به مأموران گفت: من سالهاست که دستفروش هستم و کنار خیابان بساط میکنم و لباس زنانه و بچهگانه میفروشم. در این سالها مشتریان زیادی داشتم و با افراد زیادی آشنا شدم و مدتی قبل هم با این زن آشنا شدم. او از مشتریانم بود و بارها از من خرید کرده بود. آخرین مرتبه اما مقدار زیادی جنس نسیه خرید.
دستفروش سالخورده ادامه داد: بعد از گذشت چند روز با زن جوان تماس و سراغ طلبم را گرفتم. او از من خواست بعد از پایان کارم برای گرفتن پول به خانهاش بروم. وقتی در خانه را زدم او گفت که بیا داخل. گفتم من کاری ندارم که داخل بیایم و آمدهام که پولم را بگیرم. با اصرار او وارد خانه شدم و در حیاط شوهرش را دیدم که روی زمین افتاده و از ترس فرار کردم.
با وجود انکارهای این مرد اما شواهد بهدست آمده حاکی از رابطه پنهانی او و زن جوان بود و نشان میداد که آنها با همدستی یکدیگر مرد جوان را به قتل رساندهاند. در این شرایط بود که پرونده با تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد و مرد سالخورده به اتهام قتل عمدی و همسر مقتول به اتهام معاونت در قتل محاکمه شدند.
در جلسه دادگاه پدر و مادر مقتول و دختر نوجوان او خواستار مجازات متهمان شدند و قضات دادگاه پس از بررسی محتویات پرونده مرد دستفروش را به قصاص و همسر مقتول را به تحمل ۲۵سال حبس محکوم کردند. این رأی بعد از مدتی در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و آماده اجرا شد.
بخشش قاتلبا گذشت مدتی از قطعیشدن حکم دادگاه، شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص آغاز شد. اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس از مدتی قبل تلاش زیادی را برای بخشیدهشدن قاتل آغاز کرده بودند. او با گذشت حدود ۴سال از گشودهشدن این پرونده در آستانه ۸۰سالگی قرار دارد و در زندان پیر و رنجور شدهاست.
به همین دلیل مسئولان قضایی استان و سازمان زندانها تلاشهای زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام دادند. یکی از این افراد کاظم شاهرخنیا، از اعضای شورای حلاختلاف زندان بندرعباس است که تاکنون در صلح و سازش شمار زیادی از پروندهها در استان هرمزگان نقش کلیدی داشتهاست.
او در اینباره به همشهری میگوید: اولیای دم مقتول پدر و مادر و دختر ۱۵ساله او بودند. آنها اعلام کردند که به هیچ قیمتی حاضر به بخشش نیستند. اما وقتی رایزنی با آنها ادامه پیدا کرد و جلسهای در دفتر رئیسکل دادگستری استان هرمزگان برگزار کردیم، با وساطت آقای قهرمانی اولیای دم حاضر به بخشیدن قاتل شدند و به این ترتیب، زن مقتول که اتهامش معاونت در قتل بود، نیز شامل تخفیف در مجازات شد.
شاهرخنیا درباره سرنوشت قاتل ۸۰ساله میگوید: او ۴سال گذشته را در زندان گذرانده بود که پس از جلب رضایت اولیای دم با انجام تشریفات قانونی از زندان آزاد شد.
کد خبر 747746 منبع: روزنامه همشهری برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم قتل قاتل حوادث ایران اولیای دم زن جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۹۹۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ختم غائلهی شهرنو ؛ «چند نفر از خانمهای خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»
یک اعلامیه دادیم خانمها را دعوت کردیم، متوسطها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشینهای خودمان به شهرهایشان برگرداندیم... چندتایشان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آنها گفتند ما برای خدا حاضریم با اینها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانمهای بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم میآیند. به گزارش خبرآنلاین، در آستانهی پیروزی انقلاب یکی از نقاطی که مورد غضب انقلابیون تندرو قرار گرفت و حتی دو هفته پیش از پیروزی قطعی توسط آنان به آتش کشیده شد، شهرنو یا همان محلهی بدنام تهران بود. نخستین بار عصر دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۵۷ شماری از جوانان تندرو به شهرنو هجوم برده و آنجا را به آتش کشیدند، اما ماجرا با ورود ده نفر روحانی در آن مقطع ختم به خیر شد؛ آنها فورا به آتشنشانی مراجعه کرده و از ماموران خواستند برای خاموش کردن آتش اقدام کنند. با این حال استخوان شهرنو همچنان لای زخم انقلاب باقی ماند تا نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. مرحلهی بعدی مواجههی انقلابیون با شهرنو این بار اما نه سرخود، که به دستور دادستانی وقت صورت گرفت آن هم نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. روز یکشنبه ۵ اسفند ۱۳۵۸ خیابانهای اطراف محدودهی شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران انقلاب قرار گرفت و در ساعت ۲۲ پاسداران کمیتهی منطقهی ۱۲ و چند نفر از اعضای شورای دایرهی مبارزه با منکرات، با در دست داشتن حکم دادستانی با بولدوزرهای شهرداری دیوارهای شهرنو را تخریب کردند.. فردای آن روز کیهان در پی اعلام این خبر نوشت: «قرار است جای خانهها، مغازهها و اماکن قلعه شهرنو که کار تخریب آن ظرف چند روز آینده پایان میگیرد، بهزودی در زمین آن بازار اسلامی، مسجد، مدرسه و پارک ایجاد شود.» یکی از مسئولان شورای دایرهی مبارزه با منکرات نیز در رابطه با این موضوع به خبرنگار شهری کیهان گفت: «دایرهی مبارزه با منکرات کار خود را از چهار ماه پیش با حکم دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و خط اصلی عملکرد این شورا مبارزهی پیگیر در جهت ریشهکن کردن فساد و فحشا در سراسر کشور میباشد.» نمایندهی دادستان برای حل این مسئله، شیخ حسین انصاریان بود. ایشان در گفتوگویی که با بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاییز ۷۸ انجام داده جزئیات این ماجرا را توضیح داده است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهتازگی ویدیوی قسمت دوم این بخش از سخنان او را در کانال تلگرامی خود قرار داده که متن آن به این شرح است: «یک اعلامیه دادیم خانمها را دعوت کردیم، متوسطها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشینهای خودمان به شهرهایشان برگرداندیم. جوانهایشان را یک محضرداری به نام آقای تقوایی که روحانی بود الان هم هست به او گفتیم ما شاید دو هزارتایی ازدواج داشته باشیم... چندتایشان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آنها گفتند ما برای خدا حاضریم با اینها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانمهای بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم میآیند. تعدادیشان هم اعلام کرده بودیم به موسسات ازدواجی، آنها جوانها را میفرستادند ما هم عین داستان را بهشان میگفتیم و خیلیهایشان هم به این صورت ازدواج دادیم. پیرزنها را هم بهشان گفتیم که به شما کمک میکنیم؛ ماهیانهای برایشان مقرر کردیم هر ماه میآمدند و پول به آنها میدادیم. آنجا تخلیه شد.» کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: مینو محرز: شش درصد کارگران جنسی تهران ایدز دارند/ میخواستند روسپیها را با آموزش خیاطی درمان کنند تهران ، زنان «شهر نو» و یک آقای خیلی خاص!